هرزنامه



به نام خدا

انتخاب انتخاب به عنوان موضوع انشا الحق که انتخابی مناسب است. انتخاب مناسب ظاهرا خیلی مهم است و همه میدانند که انسان موجودی انتخابگر است. اما به نظر من مهمتر از آن این است که بدانیم چه چیز باعث میشود که انتخاب هایمان مناسب باشند. اگر یک نمونه انتخابگر مناسب برای ما میآوردند تا از روی آن بکشیم کار راحت میشد اما انگار به این آسانی ها نیست. اصلا چرا انتخاب مهم است و انسان موجودی انتخاب گر است؟ دقت کردید که این مسأله برای هیچ موجودی به جز بشر مطرح نیست. مثلا هیچ وقت کربن فکر نکرده که چرا باید واکنش دهد با هیدروژن و یک ترکیب آلی بوجود بیاورد و بشود یک پروتئین و آن پروتئین فکر نکرده که چرا باید بشود جزئی از غشای یک سلول و او فکر نکرده که چگونه مواد زائد را تشخیص داده و انتخاب نکند و هیچ وقت هم فکر نکرده که چرا مسئول عبور و مرور سلول شده. سلولی که مرکز فرمان و مرز و دیواره و جذب و دفع و سوخت و ساز دارد تا بشود مثلاً جزئی از روده که مسئول جذب غذای یک موجود است که آن هم اندامی با وظایفی مشابه دارد درنهایت هم آن موجود میشود غذای یک موجود دیگر و هضم میشود و جذب میشود و با خون میرود و میرسد به یک اندام و یک سلول دیگر و وارد آن میشود و میشود ماده اولیه پروتئینی سلول.

شاید خدا هم یک روز داشت همین فکر ها را میکرد که دید خیلی بی مزه است اگر همه همین طور بچرخند و بچرخند و گفت باید یک آدم خری پیدا بشود که سربرآورد و خارج شود از این دور باطل. و آنجا بود که خواست بگوید ای کوه تو بیا و آدم شو کوه گفت من باید زمین را نگه دارم و فشار های جوشش قلب زمین را سنگ صبور باشم جز این نمیخواهم چیزی باشم. خدا رو به آسمان کرد آسمان گفت من باید بخار آب و گرمای خورشید اکسیژن و دی اکسید کربن و گاز های مختلف که زمین را احاطه کرده با فشار و زور کنار هم در تعادل نگه دارم جز این کاری از من بر نمیآید و لطفا مزاحم هم نشو که ابرهای باران زا دارد میرود سمت ایران مگر خودت نگفتی نگذارم هیچ ابری در آسمان ایران پر بزند. خدا گفت باید موجودی در نهایت حماقت بیابم مثلا میمون خوب است که اسباب مسخرگی حیوانات را فراهم میآورد شاید اسباب مسخرگی ما را هم فراهم آورد بله خودش است او حیوان است و علاوه بر خوردن و رویییدن جوییدن هم میداند و علاوه بر آن جوامعی هم دارد و برای خود قوانینی هم دارد و خوردن و جوییدنش خیلی عنترگونه است و در این حین گاهی وسیله هم میسازد و گاهی نعره و آواز لوطی عنتری هم سر میدهد و کمی بر این خصوصیاتش افزود تا آدم شد.

و این آدم داستان هایی داشت با انتخاب هایش.

حالا ادامه اش که اصل موضوع بود را دیگر رها میکنیم و میرویم سر ادامه فرع مطلب

ممکن است شهریار داد اعتراض برآورد که این نگاه شما قدسی نیست من هم میگویم شهریار لطفا بذار لپت را بکشم.

 


مخاطب عنوان فهمیدید کیان یا بیشتر توضیح بدم البته ایشالا دیگه نسلشون منقرض شده باشه و توی جمع ما هم که اصلا نیستند

در ادامه پست قبل باید بگم که دیدید میگن ما خیلی های تک و مای تک داریم
من نمیگم دروغه چون خودم خیلیاش را دیدم
ولی ها
ما هنوز گندم و دانه های روغن زا و نهاده های دامی نمیتونیم تولید کنیم
توی مدیریت مراتع و دام سبک موندیم
برق را نمیتونیم تولید و ذخیره سازی و مصرفش را مدیریت کنیم
آب را نمیتونیم ذخیره سازی و توزیع عادلانه و مصرف بهینه کنیم
تولید کننده لوازم خانگیمون یا اس بازار بوده یا وارد کننده و یه پیچ از نزدیک ندیده
توی همون های تک هم رییس جهمور قبلی گفته بود تولید هواپیما و ماهواره سازی تعطیل
و قبل تری گفته بود همین طور خرکی بسازید که نتیجه اش شد سقوط
و بعد هم که ترامپ عکس یه موشک ماهواره بر که سقوط کرده بود را گذاشته بود و گفته بود اینا نیاز به حمله ما ندارن
البته اون رییس جمهور قبل تری اساس یه حرکت منظم برای تولید این فناوری ها را گذاشته بود 
چون بعضی آدما خبره دور و برش بودند
البته بیشتر انرژیش صرف اون دو و بری های گاگول و شعار های جناحی که بهش هویت میبخشید میشد و یه قسمت زیادی از مسیرش خواه ناخواه هم ادامه مسیر قبلیش بود
بگذریم
حالا مشکل کجاست
ما قطعا علمش را داریم
یه قسمتش هم خردمندیه که قبلا گفتم
اما یه قسمت مهمش مربوط به میدونه
نه برنامه شعاری میدون
خود میدون
میدون سبزی هم نه که پر دلاله همون دلالای ساختمان و خودرو و ابزار صنعتی و کشاورزی که اونم البه یه عامل منفی بزرگه، البته ما هم اگر پول داشتیم میرفتیم سمت همین کار مشکل دلال ها مشکل نظام مالیه
میدون یعنی میدون تولید
پس حالا که این طوره یه عده انگشتر عقیق و تسبیح بدست میان و میخوان عرصه مدیریت را آباد کنند و شرط مدیریتشون هم سابقه فعالیت بیجا و باجا و پارتی و ارتباط با ت و مدرک تحصیلی و نماز و ایثارگریه
مدیر مهمه و در واقع مدیر یکی از افراد خردمنده البته در زمینه خودش
مهم تر از مدیر کارپیشه و کشاورز و کارگر حرفه ای وساده و بنا و عمله و حماله
جاهایی که تولید اوله کار اهمیت داره و کارگر، ما از توسعه فقط سرمایه داری را گرفتیم که آفتش بود.
قبلا هم توی یکی از کامنت ها گفتم که شاید نصف مردم یه شهر کارپیشه و کارگر باشند که به خودشون افتخار میکنند و نقش تعیین کننده ایت وی همه چیز دارند و یکی از تفریحاتشون ساخت و سازه
اما برای ما حمالی فحشه
و کتر کسی هست که بگه من می‌خوام کشاورز بشم
بعد هم نخبگانمون میشن رتبه های برتر کنکور و امتیازی که بهشون میدیم هم اینه که سربازی نرن
یعنی مملکت ما از کسایی که کار بلد نیستند، به میهنشون خدمت نمی‌کنند حمایت میکنه
اونا هم این مسأله را میفهمند و با دل و جان میپذیرند و خیلی زود میرن از اینجا
اینا تعداد زیادی از همونایی اند که نمیخواستن حمال بشن
که البته یه عده زیادیشون هم همون انگشتر به دست ها بودند
اما اگر کسی بخواد کشاورز و کارگر بشه هم نمیشه
چرا روستا ها نباید بیمارستان مجهز داشته باشه
ما امکانات اصلی را بردیم توی شهر
و امکاناتی که به روستا دادیم و هر سال چند بار به مناسب ها پزشون را میدیم دشمن روستا هستند
ساخت جاده آسفالت (جاده خیلی ضروریه، ولی آسفالت یکی از دشمنان طبیعته و هزینه بالا داره، اگر واقعا میخوایم خدمت کنیم میشه جاده های بیشتر و ارزان تری ساخت)
لوله کشی گاز و آب و برق (راه های خیلی کم هزینه تر و راحت تری هم هست که میشه با اون به همه جا آب و برق و گاز داد)
دانشگاه آزاد (که مرکز کاسبیه و در واقع هیچ منفعتی برای روستا نداره جز تحقیر و برای اجتناب از اون تغییر)
از روستا که بگذریم
چرا مدرک توی حقوق کارمند تاثیر داره
چرا بیمه تامین اجتماعی بیشترین دریافتی و کمترین مزایا را داره
آموزش خیلی خوبه
اما اصلا خیلی از کار ها یعنی نود درصدشون نیاز به آموزش نداره یعنی نود درصد کارها را با شروع کردن به شاگردی همون کار میشه یاد گرفت و نیاز به دو دو تا چهار تا هم نداره
همون طور که توی شرکت ها هم یه کار را میدن به یه مهندس و همون کار را میدن به خواهر زن دیپلمه رییس و مشکلی هم پیش نمیاد
اون آدمایی که خط اول بهشون اشاره شد هم تقصیری ندارند هر چی بقیه بگن را تکرار میکنند و با اجرای کار خودشون فکر می‌کنند خیر بچه ها را رقم میزنند اما خب
انتظار میره که یه سر و کله بالاتر باشن
یه سؤال برق اون بالاسری ها هم میره
فکر نکنم چون به هر حال اونا مفیدند به حال مملکت
و بله
همین که یکی را با اسکورت و ماشین میبرن و میارن و جلوش پا میشن یعنی اون مفیده و بقیه نه
و چه انتظاری داری از بچه دبیرستانی
اتفاقا معاون و یکی از دبیرای خوب راهنماییمون که دلم براش تنگه میگفت که ببینید این فلانی به جایی رسیده که را در را براش باز میکنند!
اونم تقصیری نداشت. خودش همین مسیر را اومده بود از روستا به مدرسه که دوتاش خوبه و توی روستا هم مسلماً اونجا کاری نمیشد بکنه و اون خطه هم اصلا دانش پروره، اما چه فایده.
مشکل مشکل من و تو و اون نیست مشکل از اونیه که ادعاش میشه.

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود گزارش تخصصی معلم harmonisbarant همدم تنهایی من انجام پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری phd مدیریت یادداشت های ذهن من قاوم :: وبلاگ شخصی امیر خسروی :: معرفی کالا فروشگاهی آموزش طراحی وب سایت پرتال آموزش زبان